رمان عشق و احساس من (جلد دو)
-
رمان آبی به رنگ احساس من پارت آخر
اهسته سرمو بلند کردم..نگاهم دلخور بود.. نفس عمیق کشید و گفت :من چکار کردم که نگاهت انقدر ازم دلخور وگرفته…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبی به رنگ احساس من پارت 6
تقه ای به در خورد..فکر کردم اریاست..سرمو بلند کردم..با پشت دست اشکامو پاک کردم..در اتاق باز شد.. در کمال تعجب…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبی به رنگ احساس من پارت 5
زیر گوشم گفت :فدای خنده هات بشم..خانمی..نوکرتم.. رو دستاش بلندم کرد..دستامو دور گردنش حلقه کردم..داشت می رفت سمت اتاق خواب..…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبی به رنگ احساس من پارت 4
نوید فرمان را به سمت راست چرخواند.. –ولی اریا من از عاقبت این کار می ترسم..تو که اقابزرگ رو می…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبی به رنگ احساس من پارت 3
جواب نمی دادم..فقط نگاهش می کردم..با نگاهم می گفتم اره..دارم دیوونه میشم.. –من هم همینطور..بی قرارتم..بی تابتم..خوابو از چشمام گرفتی..کلافه…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبی به رنگ احساس من پارت 2
اشکم در اومده بود..ولی نباید کوتاه می اومدم..دیگه صبرم تموم شده بود.. براش رقصیدم بستش نبود؟!..حالا ازم می خواد مثل…
بیشتر بخوانید » -
رمان آبی به رنگ احساس من ( جلد دوم رمان عشق و احساس من ) پارت یک
رمان آبی به رنگ احساس من ( جلد دوم رمان عشق و احساس من ) پارت یک نویسنده :…
بیشتر بخوانید »